آرامیس عسل 4 ماهه من
دخترم 100 روزه شد!
از هنر نمایی های جدیدش براتون بگم که:
به خاطر اینکه دیگه کم کم داره دندون در میاره و لثه اش داره سفت میشه مدام آب دهنش آویزونه...
یه نی نی داره اسمش آرمیتاست که دو روزه دادم دستش ولی همش موهاشو میکنه و یا گلسرش یا پاهاشو میکنه تو دهنش. عروسک بیچاره... تازه شعری هم که براش میخونه اینه:
دست کوچولو پا کوچولو گریه نکن بابات میاد/ تا خونه همسایه ها صدای گریه هات میاد...
عاشق آویزای بالای گهواره اشه و فقظ وقتی توش میخوابه و روشنشون میکنیم میتونیم با این ترفند بهش تو شیشه شیر یا آب و شکر بدیم و گرنه میدونید که شیشه نمیگیره...
مامانم چند تا از جغجغه هاشو آویزون کرده به دسته کریرش که خیلی دوسشون داره و باهاشون حرف میزنه یا وقتی دسته اشو میدیم پایین تند تند بهشون لگد میزنه و خوشش میاد که صدا میدن!
همیشه دمر رو سینه باباش خوابیدنو دوست داره و بعضی شبا که بد خواب میشه به راحتی اینجوری با شنیدن صدای قلب پدرش آرامش پیدا میکنه و میخوابه...
وقتی خیلی گریه میکنه و به راحتی آروم نمیشه باید ببرمش جلوی یخچال درشو باز کنم توشو نگاه کنه تا آروم بشه...
به اتاقش علاقه خواستی داره همیشه برای مرتب کردن لباساش با خودم میبرمش تا اتاقشو نگاه کنه...
تو حمام هم با تعجب به این طرف و اون طرف نگاه میکنه!
اصلاً خوشش نمیاد بخوابه، هر وقت سرشو میذاریم روی بالش به زور میخواد خودشو بلند کنه و این طرف و اون طرفو نگاه کنه...
میتونه خودش جغجغه هاشو تو دستش نگه داره!
راستی نمیدونید چه با اشتها دستشو میخوره، کافیه 2 دقیقه ازش قافل بشم تا مچ دستشو بکنه تو دهنش و صدای ملچ ملوچش خونه رو بر داره...