تابستان 94
دوم تیرماه تولد شیوا جان دختر عمه آرامیس بود، عمه رضوانینا هم که از شیراز اومده بودند تهران خونه عمه افسانه جشن گرفتند. آرامیس هم که عاشق جشن تولد و... آرامیس در مغازه کفش فروشی با کفشهای جدیدش من و آرامیس در مغازه بابا! کی گفته ما شبیه هم نیستیم؟ خیلی هم به هم شبیهیم! پنج شنبه هفته پیش که روزهای اول تیرماه بود ما با عمو مهرانینا رفتیم پارک ارم این اولین بار بود که آرامیس به باغ وحش میرفت برای همین خیلی بهش خوش گذشت تازه بعدشم رفتیم شهربازی اینجا هم داریم میریم هفت حوض مامان جون کادوی به دنیا اومدن آبجی ر...
بهار 94
تا ساعتی قبل از سال تحویل من و آرامیس بیرون بودیم و مشغول خریدن گل لاله و ماهی و غیره بودیم، خیلی سعی کردم آرامیس و باباشو بیدار نگه دارم اما نشد ولی عزیز آرامیس پیش ما بود و تنها نبودیم. هفته اول عید من سرکار بودم و آرامیس با باباش و عزیزش میرفتند عید دیدنی، هفته دوم هم با خانواده پدری بابا کامران رفتیم شمال جای شما خالی... اینم عکس آرامیس و پارمین دختر عموش تو شمال آرامیس تو ماشین جدیدمون تو ساحل سیزده به در هم با خانواده بابا اینا و عموهای بابا کامران رفتیم پارک جنگلی یاس که تازه افتتاح شده بود همون روزهای اول سال ما متوجه شدیم که آرامیس خانم قراره آبجی بشه و همه از شنیدن این خبر سورپرایز شد...