آرامیس چی کارا میکنه؟ (هشت ماهگی)
اینجا آرامیس رفته ده ده خونه عمه افسانه
آرامیس خانم هر وقت خوشحاله بابا میگه
و هر وقت گریه میکنه میگه مامان
اما تا حالا مامانو دو سه دفعه بیشتر نگفته ولی همش میگه بابا
تا ازش غافل میشیم میبینیم یه کاغذی مقوایی چیزی پیدا کرده داره میخوره
آخه دخترم عاشق کتاب و دفتره
اینجا هم عروسکم با ترس به زور ایستاده و می ترسه که بیوفته!
چند وقت پییش هم یه سه چهار روزی رفتیم گلپایگان
اینم آقا پرهام پسر عموی آرامیس که تا چند وقت دیگه داره داداش میشه
دختر گلم هر وقت از خواب بلند میشه خوش اخلاقه و ماشا الله همش میخنده
عزیز دلم وقتی میبینه من یا باباش درس میخونیم اونم میاد میخونه...
عاشق کتاب دفتره دخترم
ظروف کابینتم که مدام وسطه!
همیشه تا در یخچالو یکی باز میکنه میره تو یخچال...
عافیت باشه عروسکم...
در حال خوردن میوه و کارتن دیدن!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی