تولد بابای آرامیس (پنج ماهگی)
امسال 14 اسغند تولد همسر عزیزو مهربونم دو تا کادو بهش هدیه دادم یکی دختر خوشکلم آرامیس خانمو و دیگه دو تا بلیط کنسرت علی عبدالمالکی. مامان جون آرامیس 2 روز حالش خوب نبود، کمرش گرفته بود و خونه خاله ام استراحت میکرد؛ 17 اسفند که با خاله پریسا -نوه خاله ام- به خونه برگشتند با یک خونه زیرورو شده مواجه شدند و متوجه شدند که خونه رو دزد زده و طلاهای مامانمو دزدیدند، مامانم از این اتفاق خیلی شکه شده بود و به پلیس 110 خبر دادند، تا من، بابای آرامیس و آرامیس رسیدیم، مامورای انگشت نگاری هم کارشون تموم شده بود و گفتند که سرقت توسط یه دزد سابقه دار با دستکش انجام شده. مامانم که الهی من فداش بشم هنوز داشت از این اتفاق...